باربد و دریا
سلام خوبین دیروز من و مامان و بابایی با هم سه تایی رفتیم دریا خیلی به من خوش گذشت جای همتون خالی کلی بازی کردم کلی ذوق کردم اول از همه کلی هیجان زده شدم و وقتی مامانی منو گذاشت روی ماسه ها و موج آب دریا رو می زد به زیر پاهام از هیجان هی می گفتم اااااااا بعد با مامانی کلی قلعه شنی ساختیم البته مامانی می ساخت تا بخواد دومین سطل شنی رو برگردونه من اولی خراب می کردم و کلی ذوق می کردم کلی هم با هم عکس گرفتیم و بابای هم آخر سر منو برد جلوی آب تا یک آبی به پاهام بزنم منم ذوق کردم مگه ول می کردم بعدش همش چهار دست و پا می رفتم تو آب مامانی و بابای می اومدن دنبالم من عاشق دریا شدم مرسی مامانی و بابایی . یک عصر خوب با مامان بابا کنار دریا
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی